سفرنامه شیراز و کرمانشاه آقای رضا انصاری

سفرنامه شیراز و کرمانشاه آقای رضا انصاری

شماره تماس تیم فروش و پشتیبانی: 09154770106

(برو بالا ↑)

سفرنامه شیراز

موقعیت جغرافیایى هتل همای شیراز عالى است.
تقریباً نزدیک به همه اماکن دیدنى می‌باشد.
شاید با صرف پنج الى پانزده دقیقه از هتل می‌توان به اکثر مناطق دیدنى شیراز رسید.
هتل هما شیراز در جنب بوستان آزادی، یکی از زیباترین باغ‌های شهر شیراز واقع شده است.
این هتل 5 ستاره لوکس در 8 طبقه با 232 اتاق بنا شده است.
سفرنامه شیراز با اقامت در این هتل، برایمان لذت بخش‌تر شد.

جاذبه های گردشگری شیراز

هتل هما شیراز

هنگامى که وارد هتل می‌شویم، فضاى زیبا و وسیع لابى واقعاً توجه رو جلب می‌کند.
از طرفی کارمندان هتل، افرادی مسىئول و کارکشته هستند.
این هتل داراى سه آسانسور است که با سرعت قابل ملاحضه‌اى طبقات را طى می‌کند.
سفرنامه شیراز و کرمانشاه

من به همراه دخترم در طبقه 6 این هتل اقامت داشتیم.
بعد از پیاده شدن از آسانسور، سه مبل در این فضا پیشبینى شده بود.
موکت کف این طبقه و روکش روى مبل‌ها کمى قدیمى بود.
با ورود به اتاق 604، دکوراسیون از مد افتاده اتاق، کهنگى موکت، تخت، میز آرایش، میز عسلى، مبلمان داخل اتاق و همچنین وضعیت خراب حمام توجه من را به خودش جلب کرد.

زیباترین و پرفروش ترین سوغات و صنایع دستی شیراز

همچنین در این اتاق به جاى یخچال مخصوص هتل، از یخچال سفید معمولى استفاده شده بود.
که واقعاً صداى روشن و خاموش شدن موتور یخچال آزار دهنده بود.
داخل حمام وضعیت شیر آلات، روشویى، رنگ سقف حمام، پرده حمام افتضاح بود.
دور وان حمام که با سیلیکون آب بندى شده بود که به علت توقف آب در آن قسمت، منطقه سیاه رنگی ایجاد شده بود.(دال بر حضور باکترى سیاه کننده)
در قسمت ورودی اتاق، کمدهایى براى لباس طراحى شده که خیلى عالى و جا دار می‌باشند.

لابی هتل هما شیراز

در لابى هتل مبلمان، سنگ فرش زمین، لوستر و میز خیلى زیباست. تابلو فرش بسیار زیبایى در آنجا آویخته شده است.
پیانویى کنار درب رستوران جای داده شده است و نوازنده‌ایى که اغلب اوقات در حال نواختن است و هنرمندانه می‌نوازد.
صداى زیباى پیانو، محیط زیباى لابى، نشستن روى یه مبل زیبا و راحت به همراه یک نوشیدنى گرم یا سرد، به همراه ورود و خروج توریست‌ها از اکثر نقاط دنیا، من رو به حال و هوایى دیگر برد.

رزرو هتل 2 ستاره در شیراز

سفرنامه شیراز و کرمانشاه

آدم در این حال و هوا، فقط احساس راحتى وآرامش، به همراه لبخندى ملیح بر لب، می‌کند.
در مجموع فضا و حال و هواى لابى و رستوران، بر اغلب نکات منفى غلبه می‌کند و چیزى که در ذهن می‌ماند خاطرات خوب و بیاد ماندنى از هتل همای شیراز است.

(برو بالا ↑)

سفرنامه کرمانشاه

بعد از اینکه در هتل هماى شیراز همه چیز خوب پیش رفت، تصمیم گرفتیم ادامه سفر هم با سایت مسافر سلام همراه باشیم.
مقصد بعدى هتل لاله بیستون در کرمانشاه بود.
بعد از فرود هواپیما در فرودگاه کرمانشاه، هواى گرم و خشک شیراز جایش را با هواى خنک و بارانى کرمانشاه عوض کرد.
با دوستانى که دنبال ما آمده بودند به هتل لاله بیستون کرمانشاه رفتیم.

قبلاً راجب به این هتل شنیده بودم، ولى من یا هیچکدام از دوستان و آشنایان تجربه اقامت در این هتل را نداشتیم.
وقتى با ماشین به سمت شهر بیستون می‌رویم هتل سمت چپ جاده قرار دارد که با کرمانشاه 25 کیلومتر فاصله دارد.
از دور سنگ تراش فرهاد دیده می‌شود.
در دشتى وسیع، در میان بى نهایت هیچ و کوه‌هاى سر به فلک کشیده، چهار دیوار و گنبدى دیده می‌شود.
آرى، هتل لاله بیستون است که هنوز پا برجاست، هنوز قد کشیده ، هنوز استوار در برابر کوه بیستون می‌باشد.

هتل 5 ستاره پارسیان

نمیشه گفت کى در انتظار کى است؟
کوه مناظره‌گر کاروانسراست؟ یا کاروانسرا محو عظمت کوه!
تنها نکته مشترک این دو، غبار تاریخى است که بدوش می‌کشند، رهگزران‌هاى بسیار، انسان هاى بیشمار، تجار بسیار و شاید جنگ‌هایى بیشماری را دیدند!

با ورود به هتل، محو زیبایى و عظمت ورودى شدم.
مهربانى و کارکشتگى کارمندان خوشحالى من را بیشتر کرد.
براى رسیدن به اتاق باید از حیاط می‌گذشتیم.
حیاط ” چهار ایوانه ” است و تمام ورودى اتاق‌ها گنبدى هستند.
زمین سنگفرش و حوضى در وسط حیاط قرار دارد.

(برو بالا ↑)

هتل بیستون کرمانشاه

درب اتاق‌ها کوتاه است و بخاطر همین با احترام و تعظیم وارد اتاق می‌شوم.
اتاق یک ورودى بزرگ دارد و از یک درب مانند وارد اتاق اصلى می‌شویم.
ورودى و اتاق به شکل گنبدى هستند و در بالاى این گنبد یک نور گیر کوچک است.
نشستم و محو زیبایى این اتاق شدم، این اتاق‌هاى گنبدى، روحانى‌تر و معنوى‌تر هستند!
انگار در این اتاق‌های گنبدی، انرژى بهتر و روان‌تر در حال چرخش است.

شب شده بود و براى شام به رستوران رفتم.
رستوران هم به زیبایى اتاق و شاید زیباتر بود!
توریست‌های زیادى ازدور و نزدیک آنجا گرد هم آمده بودند.
شام بسیار عالى و دلچسب بود.
بعد از صرف شام، به سمت اتاق رفتم و در زیر گنبد محوطه جلوى اتاق ایستادم تا سیگارى از رضایت بکشم.

انگار دود سیگار من رو برد به زمان‌هاى دور دست، زمان کاروان‌ها و کاروانسراها، زمان تجار خسته با بارهاى فراوان، احساس کردم کاروانى با شترها و باربرهاى فراوان رسیده و به سمت هجره‌اى می‌روند.
من به یکى از خدمه می‌گویم: برو سر و گوش آب بده ببین از کجا می‌آیند و به کجا می‌روند، چند روز این‌جا می‌مانند، چى با خود آورده‌اند و چى با خود خواهند برد؟
ناگهان به خود آمدم که سیگارم تمام شده بود!

زود خوابم برد، ناگهان صداى تق تقى شنیدم، به سرعت به سمت درب رفتم که ببینم چه کسی در میزند؟
بیرون در کسى نبود، ولى باز صداى تق تق می‌آمد، به نورگیر کوچک اتاق نگاه کردم، کفترى به شیشه نور گیر نوک میزد، حتماً می‌خواست من را بیدار کند.

بعد صرف صبحانه هنگام ترک هتل بود و راهی هتل جمشید کرمانشاه شدم.

(برو بالا ↑)

هتل جمشید کرمانشاه

از دور هتل جمشید مانند بلوک‌هاى سنگى پرسپولیس، دیده می‌شد  و بالاى ورودی هتل تصویر فروهر تراشیده شده از سنگ قرار گرفته بود.
هتل از پارکینگ بزرگى برخوردار است.
وقتی وارد لابى هتل شدم، با دادن نام و اینکه هتل از طریق سایت ” مسافر سلام ” رزرو شده، سریع من و دخترم را به اتاقمان راهنمایى کردند.
لابى هتل چندان مدرن و زیبا نبود.
وارد لابی خیلى معمولى با مبلمانى کمى قدیمى شدیم.
همچنین سرعت آسانسور براى بالا و پایین رفتن و باز شدن درب خیلى کم است.
با خروج از آسانسور وارد ورودی دیگرى شدیم که ما را به راهروى اتاق‌ها هدایت می‌کرد.
این راهرو واقعا زیبا بود، روى زمین موکت قرمز رنگ فرش شده بود و درب اتاق‌ها به رنگ چوب با عرض زیاد که حتى با صندلى چرخدار هم به راحتى می‌شد وارد شد.

اتاق هتل جمشید

داخل اتاق موکت خیلى تمیز بود و سه تخت با رو تختی مخملی قرمز رنگ آراسته شده بود.
هنگام ورود به اتاق متوجه شدم که کارت براى باز کردن درب درست کار نمی‌کند و این مشکل را به رزرواسیون اعلام کردم.
قسمت رزرواسیون به همراه یک تکنسین خیلى سریع آمدند که مشکل را حل کنند.
از آنجایی که مشکل درب سریع حل نمی‌شد، اتاقمان را عوض کردند.
اندازه اتاق همان بود با این تفاوت که اتاق جدید یک تخت تکى و یه تخت ” کینگ ” دونفره بزرگ داشت.
اتاق خیلى تمیز و خوب بود، ولى حمام به تمیزى اتاق نبود.
خوبى اتاق، بدى حمام را جبران می‌کرد.

سفرنامه شیراز و کرمانشاه

چشم انداز هتل جمشید

هتل جمشید تقریبا در محوطه طاق بستان قرار دارد، یعنى تا خود تخت سنگ‌هاى طاق 5 دقیقه پیاده روى داریم.
منظره طاق بستان واقعاً دیدنى و شاهکار است و من متحیر مانده بودم چگونه این شاهکار در دل کوه تراشیده شده است.
موقعیت جغرافیایی هتل نسبت به شهر و هم براى صعود کردن به کوه خیلى عالى است.
هر روز صبح کوهنوردان زیادى به این کوه صعود می‌کنند.

داخل شهر دو تکیه خیلى زیبا وجود دارد که من دیدنشان را به همه پیشنهاد می‌کنم.
یکى از تکیه‌ها دارای چهار ایوان است و داخل آن دیوارها آینه کارى شده‌اند و دیگرى تماماً کاشی کارى است.
اکثر قهرمان‌هاى شاهنامه روی کاشی‌ها نقاشى شده‌اند، و در قسمتى دیگر، تمام داستان شاهان ایرانى به تصویر درآمده است.

سفرنامه شیراز و کرمانشاه

معبد ” آناهیتا ” در 40 کیلومترى کرمانشاه است که واقعاً دیدنى می‌باشد.
کل معبد از کوه آهکى و کچى که در اطراف بود درست شده.
معبد روى تپه زمانى جایگاهی براى عبادت بوده است.
روى یکى از سنگ‌ها ایستادم و به خورشید خیره شدم.
اشعه خورشید من را با خودش به دور دست‌ها برد.

زمانى که معبد پا برجا بود،ستون‌هاى بلند و عظیم دورتا دور معبد وجود داشت.
بوى عود و مواد خوشبو کننده و مطبوع از همه جاى معبد بلند می‌شد و خورشید در حال غروب کردن، بهترین زمان براى عبادت خداوند یکتا است.
غروب خورشید، بوى عودهاى خشبو کننده، صداى مناجات و عبادت، ازبین ستون‌هاى متعدد بروى ایوان اصلى  به انسان حال و هواى معنوى میده و لبخندى بر روى لب میاره، یه احساس خرسندى که به زبان آوردنش مشکل است.
سفرنامه شیراز و کرمانشاه

در راه بازگشت، در شهر ” صحنه ” توقف کوتاهى داشتم.
در قسمت بالایى شهر نزدیک به کوه، منطقه تفریحى زیبایى وجود دارد مانند آبشارى با رودخانه، که جون میده براى پیکنیک و لحظات خوبى رو گذروندن.
در استان کرمانشاه سنگ تراش‌هاى زیادى وجود دارد ولى ازآنجا که نزدیک به هم نیستند، زمان زیادى باید براى بازدید صرف کرد.

از یک کرمانشاهى پرسیدم : چرا همه مردم به همدیگر لقب ” پهلوان ” می‌دهند؟
او خنده‌اى کرد و گفت: چون مردم کرمانشاه خیلى اهل ورزش هستند.
جوان‌هاى کرمانشاهى با قد بلند و هیکل‌هاى ورزشکاریشون، توجه من را به خودشون جلب کردند.

سفرنامه شیراز و کرمانشاه

آخرین روز سفر

روز آخر سفر در هنگام غروب آفتاب باید کرمانشاه را ترک میکردم.
باران می‌بارید، من و دخترم تصمیم گرفتیم براى بار آخر به طاق بستان برویم.
در زیر باران خیس شده بودیم.

جلوى درب طاق، یک خانوم خبرنگار صدا و سیما با دوربین منتظر بود و با دیدن من و دخترم به سمت ما آمد و سوال کرد: میشه بگید چرا زیر باران به دیدن طاق بستان آمدید؟
و این هواى بارانى چه حال و هوایى بهتون داده؟
من که کمى جا خورده بودم جواب دادم: این روز آخر سفرم است و من و دخترم تصمیم گرفتیم به دیدن طاق بیایم و براى بار آخر خداحافظى کرده باشیم، و این باران من را یاد حال و هواى زادگاهم ” رشت ” می‌اندازد.

(برو بالا ↑)

سخن آخر

تیم مسافر سلام از آقای انصاری به خاطر سفرنامه کامل و جالبشان کمال تشکر را دارد.
شما مهمانان عزیز می‌توانید رزرواسیون آنلاین به همراه تخفیفات ویژه هتل هما شیراز، هتل لاله بیستون کرمانشاه و هتل جمشید کرمانشاه و دیگر هتل‌های ایران را از طریق سایت مسافر سلام انجام دهید.
امیدواریم از سفرتان لذت برده و جهت انتشار سفرنامه خود در وبلاگ مسافر سلام با ما تماس بگیرید.

بازدیدها: 94