تهران، این شهر زیبا که متاسفانه در سالهای اخیر سایه آلودگی آبوهوا دست از سرش برنمیدارد، همواره پناه قدمها و پرسههای آدمهایش است. طی سفر یکروزهای که در هفته اول اردیبهشت داشتیم، به بافتهای قدیمی تهران سری زدیم و شاهد خاطرات پینهبسته لای درها، دیوارها و پنجرهها بودیم.
باغ سپهسالار
تهران گردی خود را با باغ سپهسالار آغاز کردیم جایی که بخشی از تاریخ قاجار را در خود جای داده است، زمانی که هنوز تهران، طهران نوشته میشد. از ایستگاه مترو سعدی پیاده شدیم و وارد سپهسالار شدیم. این باغ پر شده بود از مغازه کیف و کفش فروشی و بناهای مخروبهای که در مرمت آنها کوتاهی شده بود و حالا فقط نموری از حس تاریخ بین آنها بود.
میدان بهارستان
باغ سپهسالار را از سعدی به سمت شرق گز کردیم تا به میدان بهارستان رسیدیم؛ میدان بهارستان، یکی از قدیمیترین و مهمترین میدانهای تهران، داستانی پرفرازونشیب و گرهخورده با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران دارد.
مهمترین رویداد در تاریخ میدان بهارستان، وقوع جنبش مشروطه و استقرار مجلس شورای ملی در ضلع شمالی این میدان بود. عمارت بهارستان (کاخ سپهسالار) بهعنوان ساختمان مجلس انتخاب شد و این میدان به کانون اصلی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشروطهخواهان تبدیل گشت. این میدان هنوز هم رنگ و بوی تهران قدیم را دارد.
باغ موزه نگارستان
کمی آنطرفتر از میدان بهارستان به باغ نگارستان میرسیم. تصور کنید، در آن روزگار که تهران هنوز این شهر شلوغ و پرهیاهوی امروزی نبود، شاهنشاه که دلش هوای خلوت و صفا داشت، دستور داد تا در بیرون از حصار ناصری، باغی دلگشا بسازند. این باغ، که نام زیبای “نگارستان” را بر آن نهادند، بهشتی بود آراسته به انواع درختان سرسبز، گلهای رنگارنگ و عمارتهای باشکوه.
افسوس که با گذشت زمان و توسعه شهر، بخشهایی از این باغ باصفا دستخوش تغییر و تخریب شد، اما هنوز هم، آن بخشهایی که باقی ماندهاند، یادآور شکوه و زیبایی گذشته هستند و میتوان در گوشه و کنار آنها، عطر تاریخ و هنر را استشمام کرد.
عمارت مسعودیه
بعد از بازدید از باغ نگارستان، به عمارت مسعودیه در خیابان ملت میرویم. در اواخر قرن سیزدهم هجری شمسی، در سال ۱۲۵۷ خورشیدی، شاهزاده مسعود میرزا ظلالسلطان، پسر ناصرالدین شاه، دستور ساخت این عمارت زیبا را در زمینی وسیع داد.
این عمارت تنها یک محل سکونت خصوصی نبود، بلکه در دورههای مختلف، شاهد رویدادهای مهم سیاسی و فرهنگی نیز بوده است. در طول سالیان متمادی، عمارت مسعودیه فرازونشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. دورانی از شکوه و آبادانی و دورانی از بیتوجهی و ویرانی، اما خوشبختانه، با همت دوستداران میراث فرهنگی، این نگین تاریخی مرمت و احیاشده و امروزه بهعنوان یک مجموعه فرهنگی و هنری پذیرای بازدیدکنندگان است.
سخن پایانی
تهران، با وجود چالش آلودگی هوا، همچنان قلب تپندهی خاطرات و قدمگاه شهروندانش است. در گشتوگذاری یکروزه در نخستین هفتهی اردیبهشت، فرصتی دست داد تا در بافتهای کهن این شهر غرق شویم و شاهد ردپای تاریخ بر در و دیوار خانهها باشیم. این سفر کوتاه، ما را به تماشای خاطراتی نشاند که گویی سالها در لابهلای معماری قدیمی تهران پنهان مانده بودند.
بازدیدها: 0